loading...
قطره ای عبرت
امیر بازدید : 5 چهارشنبه 18 تیر 1393 نظرات (0)

 

«بسم الله الرحمن الرحیم»

« و او خداییست که بادها را برای بشارت پیشاپیش رحمت خود فرستاد» (48 فرقان)

می نویسم به عشق امام مهربانی ها:

آقا جان!

می گویند باران رحمت الهی است.

و من با تمام وجودم مهربانی های شما را حس می کنم.

می دانم، من می دانم که وجود شما، سراسر رحمت است.

آری، می دانم که شما، خودِ خودِ بارانی.

اما چرا... چرا باریدن شما را نمی فهمیم؟


پروردگارا! خودت گفتی که ما باد را برای بشارت باران می فرستیم. پس کجاست؟

خداجانم! چرا وزیدنش را حس نمی کنیم؟ کی قرار است باد گوش هایمان را به بشارت نوازش دهد؟

خدای من، ای پروردگار مهربانی ها، ای ارحم الراحمین؛ چقدر انتظار؟

11 قرن است، تنبیه ما کافی نیست؟ پس چرا باران نمی بارد؟


شاید هم می بارد اما...

قلب ما از گناه روزنه دارد.

می دانم که باران را حس نمی کنیم، چون با قلبمان آغشته نمی شود.

چون قلبمان روزنه دارد.


اما خدایا! تو آمرزنده ی مهربانی؛ به بزرگواری و لطف خودت ما را ببخش.

بگذار قلبمان را با عشق تو ترمیم کنیم. بگذار باران را بفهمیم.


من امیدوارم؛ به تو ای پروردگار...

می دانم که روزی باد را برای بشارت رحمت می فرستی.

می دانم که روزی باد بر جهان این نوا را می وزد:

ای اهل عالم، مژده! صدای پای آب می آید.

و در آن لحظه، امام رحمت به لطف تو بر جان ما می بارد. 


خداجانم! نمی دانم آن روز روی این خاک زندگی می کنم یا زیر آن آرمیده ام.

اما پروردگارم! اگر در زمان حیاتمان آقا نیامد، هنگام مرگ ما را پاک کن و بعد خاک کن. چون می دانم هنگام بارش باران، پاکان زنده می شوند.

بگذار مشتاقانه زیر باران بدویم. بگذار خیس شویم.

بگذار... صدای پای آب را بشنویم.

***

«الهی آمین»

       «برای سلامتی و تعجیل در فرجش صلوات»

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 74
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 55
  • بازدید امروز : 8
  • باردید دیروز : 34
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 42
  • بازدید ماه : 85
  • بازدید سال : 91
  • بازدید کلی : 1,071