وقتی با هم میخواستیم بریم بیرون مقنعه مو پوشیدم،چادرمو گذاشتم سرم،گفتم آماده م...اومدی
جلو..مقنعه مو اوردی جلوتر ...بهم گفتی میشه رو بگیری؟دلم میخواد خوشگلیهات فقط برا خودم
باشه
اونجا بود که فهمیدم تو با همــه مردهــا فــرق داری
وقتی اون روز تو باغ همه ی خانومها رو جو گرفته بود و جلوی همه قهقهه می زدن
وشوهراشون هم بی خیال نشسته بودن و تماشا می کردن وقتی منو هم به جمعشون دعوت کردن؛
آروم تو گوشم گفتی:
«مواظب وقار و متانتت باش عزیزم»
اونجا بود که فهمیدم تو با همــه مردهــا فــرق داری
*بقیه در ادامه ی مطلب...حتما بخونید*